یک فنجان بصیرت
چه فرقی می کند.
درعصر ارتباطات نفس بکشم یا قرون وسطا.
وقتی خبری ازتو نباشد.
دوره جاهلیت است.
اللهم عجل لولیک الفرج ....
|
اسلام تحول آفرین در دیدگاه رهبری با توجه به سه شاخص معنویت، عقلانیت و عدالت ارزیابی میشود و نیز با توجه به اصول و مبانی خود با اسلام متحجر و اسلام لیبرال تفاوتهای اساسی پیدا میکند
پایگاه بصیرت؛ گروه سیاسی / حسن خدادی / امروزه در پنداشت همگانی، رمز پیروزی ملتها وحکومتها در سبک رهبری آنها است. بر این اساس، در چنین شرایطی هدایت نیروها در جهت اهداف وآرمان ملت و امت، همسو کردن هدف های فردی آنان با هدف های دینی و ملی، تفهیم و تفهم متقابل، ایجاد انگیزه جز از طریق رهبری در اعمال مدیریت امکان پذیر نیست. به عبارت دیگر، در یک جمله می توان گفت که شرایط و ملاحظات مزبور سبک رهبری را در راهبری انقلاب به کلیه ارکان نظام دیکته می نماید . به زعم ما، میان رهبری و مدیریت تمایز مهمی وجود دارد; رهبری ماهیتا مفهومی وسیع تر و متفات تر از مدیریت است. رهبری یک امر معنوی، الهی و تعهدی است; رهبری یک نقش الهی و انسانی است. به عبارت روشن تر، رهبری نیازهای معنوی و انسانی یک امت و ملت را برمیآورد، ولی مدیریت ابزارهای مادی و تکنیکی افزایش تولید و رفع نیازهای مصرفی انسان ها را در کشور شامل می شود. رهبری، آن توان و برجستگی ویژه ای که هماهنگی لازم را ایجاد می کند، مشکلات پیش آمده را از سر راه بر می دارد، ضعف ها را تقلیل و قوت ها را افزایش می دهد . به طور خلاصه می توان چنین برداشت کرد که رهبری بسیار متفاوت از مدیریت است; زیرا رهبری علاوه بر اینکه میتواند نظام تمایلات عمومی، نظام اندیشه و بالاخره نظام رفتار عینی مجموعه انسانی تحت رهبری خود را به صورت منسجم و هماهنگ به منظور تحقق اهداف ملی هدایت نماید، میتوان گفت که مهمتر از آن؛ منصبی الهی است. در یک جمله باید گفت که رهبری، ایمان و تخصص را در خارج از ذهن با یکدیگر در آمیخته، به آن نمود عینی می بخشد. رهبری فکری تحول برانگیز، در ایجاد رویکرد عملی قیام و خیزش علیه نظام سلطه، یکی از کلیدیترین نقشها را ایفا کرده است. در زمانی که نظام سلطه جهانی، سیطره فکری – فرهنگی و سیاسی - اقتصادی خود رابر جهان گسترده و تحمیل کرده و تمامی مکاتب جهانی در مقابل نظام سلطه استکباری به زانو درآمده اند، امام خامنه ای توانست با راهبردهای عملی و با راهبری اسلام اصیل، و تغییر نگرش نسبت به اسلام، انسان و جامعه، هم در بعد نظری و هم در بعد عملی، نظام سلطه را با چالش های اساسی روبرو کند. یکی از موارد مهم اندیشه سیاسی امام خامنه ای اصول بینشی ایشان میباشد که از عناصر تحولبرانگیز و انقلابساز محسوب میشوند. آیا مبانی بینشی اسلام در برانگیختن فرد یا جامعه مسلمان برای «اصلاح» و یا رویارویی با کاستیها، ستمها، تبعیضها و ایجاد روحیه انقلابی و تحولگرا تأثیرگذار بوده است؟ بررسی دیدگاههای مقام معظم رهبری نشان دهنده تأثیرگذاری اصول و مبانی بینشی در شکلگیری تمامی تحولات میباشد. نگرش به اسلام، انسان و جامعه، تعیین کننده راهبردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، نظام اسلامی میباشد. عوامل بینشی از متغیرهای خیلی مهم و تعیین کننده در خیزش مسلمین علیه نظام سلطه محسوب میشوند.
انواع الگوهای رهبری رهبری یکی از مفاهیم بنیادین اداره جامعه بوده و با تحولات اجتماعی همراه است زیرا بیان نظم و اداره هر جامعه و تحقق وپیگیری اهداف وآرمانهای یک ملت و امت بر مبنای آن بنا نهاده شده است. بدون رهبری پیش بردن اهداف اجتماعی و رسیدن به نتیجه مطلوب یا ممکن نبوده و یا بسیار دشوار خواهد بود.. لذا شناسایی و بررسی انواع سبک های رهبری از ضرورت و اهمیت خاصی برخوردار است. در علم مدرن انواع سبکهای رهبری عبارتند از: رهبری کاریزماتیک، رهبری تحول آفرین، رهبری استراتژیک، رهبری فرهمند،رهبری اثر بخش، رهبری خدمتگزار می باشد . در مقاله پیش رو با توجه به محدودیت حجم نوشتارات الکترونی، سعی در بررسی فقط یکی از این انواع سبک های رهبری داریم تا رهبری فوق العاده هوشمندانه امام خامنه ای در راهبری انقلاب اسلامی مشخص گردد.
رهبری تحول آفرین رهبری تحول آفرین فرایند نفوذ آگاهانه در افراد یا گروه ها برای ایجاد تغییر و تحول ناپیوسته در وضع موجود و یا کارکرد های سازمان به عنوان یک کل است.رهبران تحول آفرین از طریق گفتار و کردارشان کل جامعه را متحول می کنند و نفوذ زیادی روی پیروانشان دارند. رویکرد تغییرات بنیادی و تحول بر خلاف رویکرد تغییرات تدریجی که در آن حوزه و قلمرو هر تغییر در هر مقطع زمانی تنها محدود به بهبود وضعیت بخشی از بخش های مختلف و یا اصلاح رویه ای از رویه های گوناگون سازمانی می باشد، آنچنان فراگیر و دامنه دار است که موجب می شود کل شاکله و شالوده سازمان در برهه کوتاهی از زمان به صورت فشرده و توامان با یکدیگربر اساس نوعی تفکر و منطق جدید که نشات گرفته از چشم انداز و راهبرد نوین سازمان می باشد، دسنخوش تغییرات بنیادی قرار گیرد. دستاورد اینگونه تغییرات به گونه ای است که سرانجام مزیت های راهبردی جدیدی به مراتب فراتر از توانمندی های متعارف سازمان برای رویارویی با چالش آینده و غلبه بر مشکلات فزاینده کنونی به منصه ظهور خواهد رسید و چهره جدیدی از سازمان که بیانگر شخصیت و فرهنگ جدید آن می باشد، پا به عرصه وجود خواهد گذاشت. با عنایت به مفهوم سبک رهبری تحول آفرین، یکی از ویژگی های اصلی رهبران تحول آفرین نفوذ مطلوب )کاریزما) است.
الف) اسلام تحول آفرین از دیدگاه امام خامنه ای اسلام فقط منحصر در بخشهای اعتقادی نیست بلکه در همه عرصه های مورد نیاز انسان معاصر مدعی پاسخگویی میباشد. علم، فرهنگ، سیاست و اقتصاد، جامعیت اسلام شامل بعد فردی و اجتماعی میباشد.معظم له به عنوان فقیه و اسلامشناس متأخری که با توجه به شناخت و تسلطش بر مبانی عقلی و نقلی دین اسلام، قرائت جدیدی از اسلام ارائه نمود و اسلام را دین و آیینی معرفی کرد که به تمام ابعاد وجودی انسان توجه داشته و آنچه که بشر برای نیل به سعادت محتاج آن بوده است را ارائه کرده است. از دیدگاه ایشان، اسلام قادر به ایجاد تغییر و تحول همه جانبه فردی و اجتماعی در بخش های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میباشد. عنصر اسلام به عنوان مهمترین عامل تحول و تغییر و نیز خیزش علیه نظام سلطه جهانی محسوب میشود. این تغییر و تحول علاوه بر اینکه روحی است بلکه در تمامی ابعاد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی زندگی مادی انسان ها تأثیرگذار میباشد. نگرش به اسلام اصیل، افقهای تازهای به روی بیداری اسلامی باز کرده است. گفتمان اسلام یکی از کلیدیترین نقشها را در بیداری اسلامی ایفا میکند:«خوشبختانه امروز در سطح منطقه، گفتمان اسلام، گفتمان پیروی از معارف اسلامی و احکام اسلامی و شریعت اسلامی، شده گفتمان غالب.» [بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولین استان کرمانشاه در تاریخ 28 /7/1390] اسلام تحول آفرین در دیدگاه رهبری با توجه به سه شاخص معنویت، عقلانیت و عدالت ارزیابی میشود و نیز با توجه به اصول و مبانی خود با اسلام متحجر و اسلام لیبرال تفاوتهای اساسی پیدا میکند: «ما از اسلام دفاع میکنیم. اما منظور ما از اسلام چیست؟ اسلامِ ما با اسلام متحجر از یکسو و اسلام لیبرال از سوی دیگر، در اصول و مبانی کاملًا متفاوت است. ما هم این را رد میکنیم و هم آن را. اسلام ما اسلامی است متکی به معنویت، عقلانیت و عدالت؛ این سه شاخص عمده در آن هست. ما از معنویت به هیچ عنوان صرفنظر نمیکنیم؛ روح و اساس کار ما معنویت است. عقلانیت مهمترین ابزار کار ماست؛ عقل را به کار میگیریم ...» [حدیث ولایت، بیانات، سال1383،ص: 111] نوع نگرش به اسلام، در ایجاد رویکرد تحولی نسبت به انسان و جامعه، به شناخت و معرفت نوینی میانجامد که از نظر زیر بنایی با آنچه به عنوان معرفت در غرب اتفاق افتاده است در تضاد است. «نگاه اسلام به انسان، به علم، به زندگی بشر، به عالم طبیعت و به عالم وجود، نگاهی است که معرفت نوینی را در اختیار انسان میگذارد. این نگاه، زیربنا و قاعده و مبنای تحقیقات علمی در غرب نبوده. تحقیقات علمی در غرب، در ستیز با آنچه آن را دین میپنداشتند، آغاز شده ...» [حدیث ولایت،بیانات سال1383، ص : 220] از دیدگاه مقام معظم رهبری اسلام تحول آفرین، به عنوان یکی از عاملهای کلیدی تغییر و تحولات آینده و از جمله بیداری و خیزش علیه نظام سلطه خواهد بود.
ب) انسان تحول آفرین یک بخش تحول، از خود انسان شروع می شود که مقدمهای برای رشد، تعالی و تکامل جامعه اسلامی است. از دیدگاه امام خامنه ای، در طی چندین قرن، تفکر و اندیشه غربی توانسته بود انسان مسلمان را از خود اسلامیاش دور کند و انسانی با تفکرات و آرمانهای غربی بسازد. مقامعظمای ولایت اعتقاد دارند که باید تلاش کرد تا انسانی که با آموزههای غربی رشد کرده را به «انسان اسلامی» متحول کنیم. راه رهایی انسانها از بی عدالتیها و تبعیضهای نظام سلطه این است که خود و حقیقت را دریابند و به سوی خود حقیقی گام بردارند، این مرحله، مقدمهای برای تکامل و انقلاب و خیزش علیه ستمکاری ستمگران، استبداد و دیکتاتوری و علیه استکبارورزی است. اساس دیدگاه تحولگرانه رهبری را، باور انسان تشکیل میدهد. در این نگرش باور انسان بنیان تمام امور، در زمینه های فردی و اجتماعی میباشد و از جمله بیداری محسوب می شود. انسانشناسی اسلامی یکی از مبانی و ارکان فلسفه نظام سیاسی اسلام میباشد. از دیدگاه رهبری برجستگیهای فکری و علمی یک جامعه، باید در خدمت تعالی انسان باشد: «برجستگیهای یک جامعه در زمینههای ذهنی و فکری و علمی باید در خدمت تعالی انسان قرار بگیرد.» [ بیانات مقام معظم رهبری دردیدار نخبگان کرمانشاه: 26/7/ 1390] ایشان با تبیین نگاه فلسفی ـ اسلامی نسبت به انسان به بیان تفاوتهای اساسی نگرش اسلامی و غربی در نگاه به انسان میپردازند: «... انسان در الگو و نگاه اسلامی موجودی است هم طبیعی و هم الهی؛ دو بُعدی است؛ اما در نگاه غربی، انسان یک موجود مادی محض است و هدف او لذتجویی، کامجویی، بهرهمندی از لذائذ زندگی دنیاست، که محور پیشرفت و توسعه در غرب است؛ انسان سودمحور. اما در جهانبینی اسلام، ثروت و قدرت و علم، وسیلهاند برای تعالی انسان...» (حدیث ولایت، بیانات، سال 1386،ص:30-31) از دیدگاه رهبری، نگرش اسلام به انسان از دو زاویه قابل بررسی میباشد: 1. نگاه به انسان به عنوان فرد 2. نگاه به انسان به عنوان یک کل و مجموعهای از انسانها. (حدیث ولایت، بیانات، سال 1386،ص:30-31) ایشان در توضیح نگرش اولیه اسلام به انسان میفرمایند: «... در یک جملهی کوتاه میشود گفت این راه، عبارت است از مسیر خودپرستی تا خداپرستی. انسان از خودپرستی به سمت خداپرستی حرکت کند ... مسئولیت فرد انسان در این نگاه، این است که این مسیر را طی کند. یکایک ما مخاطب به این خطاب هستیم ... وظیفهی هر فردی به عنوان یک فرد این است که در این راه حرکت کند ...» ( حدیث ولایت، بیانات، سال1386، ص: 31-30) نگرش ثانویه اسلام به انسان عبارتست از: «در زاویهای دیگر در نگاه کلان، همین انسانی که مخاطب به خطابِ فردی است، خلیفهی خدا در زمین معرفی شده؛ یک وظیفهی دیگری به او واگذار شده و آن عبارت است از وظیفهی مدیریت دنیا. دنیا را باید آباد کند ... یعنی انسان در این نگاه دوم، وظیفه دارد استعدادهای درونی انسان را استخراج کند؛ خرد انسانی، حکمت انسانی، دانش انسانی و توانائیهای عجیبی که در وجود روان انسان گذاشته شده، که انسان را به یک موجود مقتدر تبدیل میکند. این هم نگاه کلان است. ...»[ حدیث ولایت، بیانات، سال1386، ص: 31-30] نگرش اسلام به انسان(نگاه خرد و نگاه کلان) در زمینه سازی ایجاد تحول و تغییر و تکامل، دارای نقش اساسی و تأثیرگذار میباشد.(همان) بیداری و تحول فردی - اسلامی، مقدمهای برای تحول اجتماعی به حساب میآید. که بیداری اسلامی نمود بارز آن است. خیزشها و انقلابها علیه نظام سلطه یکی از نتایج تحول انسانی - اسلامی محسوب میشود که برای بشر «سنت لایتغیر الهی» است. که عزم انسان رقم زننده تمامی تحولات و خیزش علیه نظام سلطه خواهد بود. ( دیدار با دانشجویان 18/08/1385)
ج) جامعه تحول آفرین یکی از ویژگیهای نگرش اجتماعی امام خامنه ای، برقراری تلازم بین نگرش اجتماعی ایشان با نگرش اسلامی میباشد. از اینرو، مذهب اسلام از زمان به وجود آمدن توجه خاصی به اجتماع داشته است. اسلام به وجود آورنده سیستم و نظام خاص اجتماعی بوده است. سیستم اجتماعی اسلام متعرض نظامهای اجتماعی موجود بوده و آنها را فاقد مبنا و کارآیی لازم میدانسته است بحث دیگری که در نوع خود مهم است و در راستای اندیشه تحولگرای اجتماعی معظم له محسوب میشود،رابطه اصل اعتقادی توحید در مبارزات اجتماعی علیه قدرتهای استبدادی و استعماری میباشد. از اینرو امام خامنه ای کوشیده است تا روند تحول اجتماعی و تأثیرگذاری اسلام اصیل بر روند زندگی مسلمین را گوشزد کند تا بتواند گوشههایی از اسلام تحول آفرین را به امت اسلامی نشان دهد، تحول آفرینی اسلام، موجب پیشرفت توامان مادی و معنوی اجتماع بشری و موجب تکامل اجتماعی میشود که از بین برنده موانع و مشکلات اجتماعی خواهد بود. بنابراین تحول و تکامل نظام اجتماعی مسلمین با تغییر رویکرد نگرش به اسلام و تحول انسانی همراه میباشد که باعث به وجود آمدن حرکت، انقلاب و خیزش علیه نظام سلطه استکباری شیطانی، خواهد شد که جنبههای زندگی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه جهانی و امت اسلامی را تغییر خواهد داد. در اندیشه مقام معظم رهبری بعد از اینکه فرد خود را متحول کرد قدمی اساسی به سوی بیداری اجتماعی برخواهد داشت. تحول اجتماعی از دیدگاه مقام معظم رهبری دارای شرایط و ویژگیهای خاصی است. اگر بخواهیم بیداری اسلامی را تشریح و تبیین کنیم باید به تحلیل واژگانی ایشان از تحول، رکود، ثبات و آنارشیسم(هرج و مرج)، دقت کرد. ویژگیهای و شاخصهای جامعه متحول از دیدگاه مقام معظم رهبری عبارتند از: 1. ضرورت تحول اجتماعی و عدم مقابله با آن 2. تحول در مقابل رکود اجتماعی قرار می گیرد. «... نقطهی مقابل تحول، رکود است.»)دیدار با دانشجویان 18/08/1385) 3. فرق رکود اجتماعی با ثبات اجتماعی بعضیها این دو را باهم اشتباه میگیرند.(یعنی رکود را همان ثبات اجتماعی لحاظ میکنند.) «بعضی اینها را غلط میفهمند و اشتباه معنا میکنند. بعضی رکود را با ثبات اجتماعی اشتباه میکنند. رکود، بد است؛ ثبات اجتماعی خوب است. بعضی خیال میکنند که رکود یعنی ثبات اجتماعی.») دیدار با دانشجویان 18/08/1385) 4. فرق تحول اجتماعی با آنارشیسم( بعضیها تحول را با آنارشیسم و هرج و مرج طلبی اشتباه میگیرند. «تحول را هم بعضی با آنارشیسم و هرج و مرج و هر چی به هر چی بودن، اشتباه میکنند. این اشتباهات موجب شده است که یک عدهای که طرفدار ثبات اجتماعیاند، با هر تحولی مخالفت کنند؛ به خیال اینکه این تحول، ثبات را به هم میزند. از طرف دیگر، کسانی که خیال میکنند هر تحولی به معنای ساختار شکنی و شالودهشکنی و زیر سؤال بردن همهی اصالتهاست.»( دیدار با دانشجویان 18/08/1385) 5. تحولطلبی اجتماعی با حفظ ریشهها و اصالتها(هویت ملی - اسلامی) اساس تحول و پیشرفت در جوامع اسلامی به واسطه تعالیم اسلامی صورت می پذیرد.( دیدار با دانشجویان 18/08/1385)
نتیجه گیری: بنابراین تحولی که از دیدگاه مقام معظم رهبری مورد نیاز کشورهای اسلامی است، نتیجه تحولی اساسی در زمینه نگرش به تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می باشدکه با نگاه نو به اسلام اصیل صورت میپذیرد. که در آن معنویت، معرفت الهی، انسان دوستی و عواطف بشری با نگاه اسلامی پایه و اساس پیشرفت در جوامع اسلامی را تشکیل خواهد داد. منبع: سایت بصیرت
[ پنج شنبه 94/8/7 ] [ 8:15 عصر ] [ باران ]
[ نظرات () ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : PIcHaK.NeT ] |